دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانمدیریت صنعتی2008-588512220200722Modeling a Four Echelon Omni-Channel Supply Chain for Seasonal Product under Stochastic Demandمدلسازی زنجیره تأمین چهارسطحی چندکاناله یکپارچه برای محصول فصلی تحت تقاضای تصادفی2062357916710.22059/imj.2020.306753.1007759FAفاطمهمحقردانشجوی دکتری، گروه مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع، پردیس البرز دانشگاه تهران، تهران، ایران.فریبرزجولایاستاد، گروه مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع، دانشکده فنی دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0003-0824-8513جعفرحیدریدانشیار، گروه مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع، دانشکده فنی دانشگاه تهران، تهران، ایران.Journal Article20200722<strong>Objective:</strong> The present work proposes a mathematical model for a four-echelon supply chain network for a seasonal product with stochastic demand. The supply chain structure includes a supplier, a producer, a distributor, and a retailer with three sale channels.
<strong>Methods:</strong> The methodology introduced in this paper is a fundamental yet practical one that expands the knowledge of modeling for omnichannel supply chain and examines the outcomes in a real case study using a quantitative approach. In this case study, the retailer and the distributor are decision-makers, who decide the optimum order quantity. First, the centralized and decentralized models are identified. Second, the optimum order quantity for each model is determined, and finally, the results are verified using a numerical approach. Further, a sensitivity analysis is performed on the parameters that affect the profits obtained by members and the supply chain.
<strong>Results:</strong> Numerical examples show that the supply chain profit in the centralized model is more than the decentralized model, which correctly predicts the models and the estimated optimum order quantities.
<strong>Conclusion:</strong> The results of the sensitivity analysis show that the expected value of the members and the supply chain profit will increase when the final selling price and production capacity are increased. However, the increasing rate of profit obtained by increasing the selling price is higher than that of production capacity.هدف: در این پژوهش، به مدلسازی ریاضی زنجیره تأمین چهارسطحی (شامل یک تأمینکننده، یک تولیدکننده، یک توزیعکننده و یک نمایندگی فروش) با سه کانال فروش (سنتی، اینترنتی و تلویزیونی بهواسطه پخش تبلیغات) بهصورت چندکاناله یکپارچه برای محصول فصلی (کفش) تحت تقاضای تصادفی اقدام شده است.
روش: روش این پژوهش، از نوع بنیادی ـ کاربردی است که تلاش میکند مجموعه دانستههای موجود در حوزه مدلسازی زنجیره تأمین با ساختار چندکاناله یکپارچه را توسعه دهد. نتایج این تحقیق بنیادی در قالب مطالعه موردی، بررسی میشود. همچنین، رویکرد آن از نوع کمّی است. در مسئله این پژوهش، اعضای تصمیمگیرنده، نمایندگی فروش و توزیعکننده هستند که در خصوص مقدار سفارش بهینه تصمیم میگیرند. بدین ترتیب، ابتدا مسئله، در حالتهای تصمیمگیری نامتمرکز و متمرکز مدلسازی میشود و پس از تعیین مقادیر بهینه متغیرهای تصمیمگیری در هر یک از حالتها، نتایج بهدست آمده، با استفاده از دادههای واقعی، آزمایش و بهصورت عددی ارزیابی خواهد شد. همچنین، روی پارامترهای مؤثر بر سود اعضا و کل زنجیره تأمین، تحلیل حساسیت انجام شده است.
یافتهها: نتایج عددی نشان داد که سود کل زنجیره تأمین در حالت متمرکز، بیش از حالت نامتمرکز است، بنابراین صحت مدل و مقادیر سفارش تأیید میشود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج تحلیل حساسیت مدل، میانگین سود اعضا و سود کل زنجیره تأمین با افزایش قیمت فروش نهایی و توان تولید محصول، افزایش مییابد؛ ولی سرعت رشد سود با افزایش قیمت فروش بیش از سرعت رشد سود با افزایش حداکثر تولید است.دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانمدیریت صنعتی2008-588512220200722An Inventory Control Model for Deteriorating Items with Inventory and Inspection Costs Considering Errors in Inspectionکنترل موجودی کالاهای فسادپذیر با در نظر گرفتن هزینههای موجودی و بازرسی و وجود خطا در بازرسی کالا2362487916810.22059/imj.2020.273828.1007547FAمحسنباقریاستادیار، گروه مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع و مدیریت، دانشگاه صنعتی سجاد، مشهد، ایران.امیرمرادیکارشناس ارشد، گروه مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع و مدیریت، دانشگاه صنعتی سجاد، مشهد، ایران.Journal Article20190114<strong>Objective:</strong> In this paper, we introduce a new model in the interesting domain of deteriorating item inventory control models. In our model, we consider inspection and inspection errors in which literature models are noticeably rare.
<strong>Methods:</strong> We conduct a vast literature study resulting in a proper understanding of literature shortcomings, and develop a new model via operational research model building methods. To solve and analyze the model we implement analytical continuous methods. The MATLAB (R2016b) software tools are used for sensitivity analysis and further study.
<strong>Results:</strong> The assumptions of inspection and inspection errors in deteriorating item inventory control models lead to a more realistic model. Also, numerical results show the importance and effect of such assumptions.
<strong>Conclusion:</strong> We provide a number of profit increasing managerial insights based on values of order quantity, inspection time, replenishment period, etc., via the solution and sensitivity analysis of the new model.هدف: کنترل موجودی اقلام فسادپذیر، از مسائل شناختهشده و جذاب در حوزه مسائل مدیریت موجودی است. با توجه به کمبودهای موجود در ادبیات موضوع، هدف این مقاله، ارائه و تحلیل یک مدل ریاضی است که علاوه بر لحاظ کردن هزینههای معمول مدلهای موجودی، به مدلسازی بازرسی و خطا در بازرسی کالاهای فسادپذیر بپردازد.
روش: در این مقاله پس از بررسی جامع ادبیات موضوع و شناخت مدلها از طریق روشهای کتابخانهای، با توجه به کمبودهای شناسایی شده، با استفاده از روشهای مدلسازی پیوسته در پژوهش در عملیات، مدلی ریاضی ارائه داده و آن را حل کردیم. بر اساس پژوهشهای انجام شده، برای حل مدل از روشهای تحلیلی استفاده شده و حساسیت پارامترهای مدل با استفاده از ابزارهای نرمافزار متلب (b2016R) تحلیل شده است.
یافتهها: مدل ارائه شده بهلحاظ نزدیکی به مسائل دنیای واقعی دارای اهمیت کاربردی است. نتایج عددی حاصل از حل و تحلیل مدل، بیانگر اهمیت لحاظ کردن فاکتورهای مرتبط با بازرسی کالاها و خطا در فرایند بازرسی است.
نتیجهگیری: در بسیاری از مدلهای کنترل موجودی اقلام فسادپذیر، خطا در فرایند بازرسی یا حتی انجام بازرسی و ارجاع کالا لحاظ نشده است. در این مقاله، ضمن لحاظ کردن این موارد در مدلسازی، مدلی منطبقتر با دنیای واقعی را حل و تحلیل کردهایم. با فرضیههای جدید مطرح شده، بهمنظور افزایش سود، بر مبنای مقدار سفارش، زمان سفارش، زمان بازرسی و... توصیههای مدیریتی ارائه دادهایم.دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانمدیریت صنعتی2008-588512220200722Identifying Causal Loops for Common Approaches of the EFQM Excellence Modelشناسایی حلقههای علّی مرتبط با رویکردهای متداول در مدل تعالی سازمانی مبتنی بر پویایی سیستم2492707916910.22059/imj.2020.295802.1007707FAعلیعبادی ضیائیدانشجوی دکتری، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0003-3618-7965علیمحقراستاد، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0002-6598-4560عادلآذراستاد، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.0000-0003-2123-7579محمدرضاصادقی مقدمدانشیار، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0002-9584-5811حسینصفریاستاد، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0001-9232-1319Journal Article20200112<strong>Objective:</strong> Nowadays, entering the field of quality management is one of particular importance to organizations. This is due to the intense competition, globalization and diversified product services that have made the need for quality development at all levels in organizations inevitable. The country's banking system is no exception because of the fierce competition. Organizational Excellence Models are the tools that guide organizations along this path. Organizations including the country's banking network, are adopting a variety of approaches within their organization to realize the values of excellence models. However, the limitation of available resources such as cost, manpower, organizational culture, etc. does not allow all of these approaches to be deployed. Therefore, the key question is which approaches will have the most impact on quality improvement. <br /><strong>Methods:</strong> The main purpose of this study is to explore the dynamic relationships between approaches and criteria and sub-criteria of EFQM organizational excellence model. For this purpose, first, the usual approaches in organizational excellence model are extracted and due to their high volume, they are clustered by fuzzy clustering method and finally, causal loops between variables are extracted by system dynamics method. <br /><strong>Results:</strong> The result of leading research is the causal linkage model between the categories of common approaches in the organizational excellence model. <br /><strong>Conclusion:</strong> Conclusion: In this study, common approaches in I.R. Iran’s banking network are identified and during of using system dynamics, it is possible to simulate the behavior of the system using causal loops.هدف: امروزه ورود به حوزه مدیریت کیفیت، برای سازمانها از اهمیت ویژهای برخوردار است و علت آن، رقابت شدید، جهانیشدن و خدمات متنوع محصولات است که نیاز به توسعه کیفیت در تمامی ابعاد در سازمانها را امری اجتنابناپذیر کرده است. سیستم بانکی کشور نیز بهدلیل رقابت شدید موجود در آن، از این قاعده مستثنا نیست. مدلهای تعالی سازمانی، ابزاری است که سازمانها را در این مسیر رهنمون میکند. برای همین منظور، سازمانها از جمله شبکه بانکی کشور، رویکردهای گوناگونی را در سازمان خود در راستای تحقق ارزشهای مدلهای تعالی مستقر کردهاند؛ اما محدودیت منابع موجود از قبیل هزینه، نیروی انسانی، فرهنگ سازمانی و... استقرار تمامی این رویکردها را میسر نمیسازد. از این رو، مسئله اصلی اینجاست که کدام رویکردها بیشترین تأثیر را در ارتقای سطح کیفیت خواهد داشت. هدف اصلی این تحقیق کشف روابط پویای موجود بین رویکردها و معیارها و زیرمعیارهای مدل تعالی سازمانی EFQM است.<br /> روش: ابتدا رویکردهای معمول در مدل تعالی سازمانی استخراج شد و بهعلت حجم زیاد آنها، با استفاده از روش خوشهبندی فازی، خوشهبندی شدند و در آخر، از روش پویاییشناسی سیستمها، حلقههای علّی بین متغیرها یا همان رویکردها، کشف شده است. جامعه آماری، شبکه بانکی کشور است و دادهها در بازه زمانی سالهای 97 و 98 استخراج و مدلسازی شدهاند.<br /> یافتهها: نتیجه پژوهش پیش رو، مدل حلقههای علّی بین دستههای رویکردهای معمول در مدل تعالی سازمانی است.<br /> نتیجهگیری: در این پژوهش، رویکردهای معمول در شبکه بانکی کشور شناسایی شد. با استفاده از پویاییشناسی سیستمها این امکان فراهم میشود تا رفتار سیستم با بهرهگیری از حلقههای علی شبیهسازی شود.دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانمدیریت صنعتی2008-588512220200722Evaluating and Analyzing Sustainable Development Policies in the Oil Products Transportation Network with a System Dynamics Approachارزیابی و تحلیل سیاستهای توسعه پایدار در شبکه حملونقل فراوردههای نفتی با رویکرد پویایی سیستم2712987917210.22059/imj.2020.300826.1007732FAسمیهقضاوتدانشجوی دکتری، گروه مدیریت صنعتی و فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.بهروزدری نوکورانیاستاد، گروه مدیریت صنعتی و فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.مسعودربیعهاستادیار، گروه مدیریت صنعتی و فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.مصطفیزندیهاستاد، گروه مدیریت صنعتی و فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.0000-0003-1209-9514Journal Article20200412<strong>Objective:</strong> Today, one of the most important concerns of the oil industry is sustainable development. Achieving sustainability requires recognizing the factors that affect sustainability, their dynamic relationships, and the right decisions of senior executives. The purpose of this paper is to evaluate and analyze the sustainable development policies of the Iranian oil products transportation network based on the dynamic behavior of sustainability variables.
<strong>Methods:</strong> In this study, the factors affecting economic, social and environmental sustainability were identified based on the research background and the opinion of industry experts and the dynamic model of sustainability of this network was designed with the system dynamics approach. Optimal policies with different sustainability strategies were then evaluated and analyzed based on the behavior of the main variables of sustainability.
<strong>Results:</strong> Based on the background of research and opinion of industry experts, 22 factors were selected as factors affecting economic, social and environmental sustainability and five strategies including reducing transportation costs, increasing community satisfaction, reducing environmental pollution, reducing accidents and combining all the cases were considered to achieve sustainability in the National Iranian Oil Products Distribution Company. By applying policies appropriate to each strategy and comparing their results, it was found that the behavior of the main variables of sustainability shows a better trend by adopting the Fifth Strategy (Comprehensive Development).
<strong>Conclusion:</strong> This research showed that sustainable development can be achieved by recognizing the factors affecting sustainability and causal relationship between them and evaluating and analyzing comprehensive sustainability policies based on the behavior of the main variables of sustainability.هدف: امروزه، یکی از دغدغههای بسیار مهم صنایع نفتی، موضوع توسعه پایداری است. دستیابی به پایداری مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر پایداری، روابط متقابل و پویای آنها و اتخاذ تصمیمهای صحیح مدیران ارشد سازمان است. هدف از این مقاله، ارزیابی و تحلیل سیاستهای توسعه پایدار شبکه حملونقل فراوردههای نفتی ایران، بر اساس رفتار پویای متغیرهای پایداری است.
روش: بر اساس پیشینه پژوهش و نظر خبرگان صنعت، عوامل مؤثر بر پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی احصا و بر مبنای رویکرد پویایی سیستم، مدل پویای پایداری این شبکه طراحی شد. سپس سیاستهای متناسب با استراتژی متفاوت پایداری، بر اساس رفتار متغیرهای اصلی پایداری، بررسی و تحلیل شد.
یافتهها: بر مبنای پیشینه پژوهش و نظر خبرگان، ۲۲ عامل بهعنوان عوامل مؤثر بر پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی انتخاب و استراتژیهای پنجگانه، شامل کاهش هزینههای حملونقل، افزایش رضایتمندی جامعه، کاهش آلودگی محیط زیست، کاهش حوادث و ترکیب همه موارد، برای دستیابی به پایداری در شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی ایران متصور شد. با اعمال سیاستهای متناسب با هر استراتژی و مقایسه نتایج آنها، مشخص شد، رفتار متغیرهای اصلی پایداری با اتخاذ استراتژی پنجم (توسعه همهجانبه) روند بهتری را نشان میدهد.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که دستیابی به توسعه پایدار با شناخت عوامل مؤثر بر پایداری و در نظرگرفتن ارتباط علّی بین آنها و ارزیابی و تحلیل سیاستهای توسعه پایدار مبتنی بر رفتار متغیرهای اصلی پایداری در طول زمان با نگاهی جامع و سیستمی فراهم میشود.دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانمدیریت صنعتی2008-588512220200722Designing a Competency Model for Creative Industry Leaders using Discrete Consensus Support Methods and Interpretive Structural Modelingطراحی مدل شایستگی رهبران صنایع خلاق با استفاده از روش پشتیبان اجماع گسسته و مدلسازی ساختاری تفسیری2993187917310.22059/imj.2020.307585.1007763FAسید مهدیشریفیدانشیار، گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.علی اکبرفرهنگیاستاد، گروه مدیریت رسانه، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.علیحیدریاستادیار، گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0002-6252-4999سید وحیدعقیلیدانشیار، گروه ارتباطات اجتماعی و روزنامهنگاری، دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه، دانشگاه آزاد تهران مرکزی، تهران، ایران.فاطمهمیرزایی رابردکتری، گروه مدیریت رسانه، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران.0000-0002-6237-0213Journal Article20200805<strong>Objective:</strong> With changes in audience behavior, the growth of information and communication technologies, globalization as well as the removal of business market constraints, creative industries and media organizations need to adapt more quickly to these changes, and effort to compatibility leads to more business dynamics. In this regard, relying on organizational assets and capitals ensures success. One of the key assets of the creative industry is the competencies of leaders. The purpose of this study is to design a competency model for creative industry leaders. This model is used to select and hire leaders, develop and train them, identify the talents of creative industries, promote and appoint them.
<strong>Methods:</strong> In this paper, both qualitative and quantitative approaches in two main steps were used. In the first step, the main competencies of creative industries leaders identified and in the second step, the conceptual model od competencies developed.
<strong>Results:</strong> To identify competencies, Systematic Literature Review (SLR) has been used and 50 competencies have been identified. Then, through Discrete Consensus Support Method (DCSM), these competencies are filtered, reduced and reached to 40 cases. Finally, through the Structural Interpretive Modeling (ISM), the conceptual model of 16 competencies has been developed. In four levels: basic, behavioral, technical and excellence.
<strong>Conclusion:</strong> According to the final model of competency, creative industry leaders should have four clusters of competencies: basic, behavioral, technical and excellence.هدف: همگام با تغییرات رفتار مخاطبان، رشد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، جهانیشدن و رفع محدودیتهای بازار کسبوکار، صنایع خلاق و سازمانهای رسانهای، باید سریعتر با این تغییرات خود را سازگار کنند و همین تلاش برای سازگاری، این صنایع را پویا کرده است. در همین راستا، تکیه بر داراییها و سرمایههای سازمانی، رسیدن به موفقیت را تضمین میکند. از جمله سرمایههای کلیدی صنایع خلاق، شایستگیهای رهبران آن است. هدف از اجرای این پژوهش، طراحی مدل شایستگی رهبران صنایع خلاق است. این مدل برای انتخاب و استخدام رهبران، توسعه و آموزش آنها، شناسایی استعدادهای سازمانهای خلاق، ارتقا و انتصاب آنها کاربرد دارد.
روش: در این مقاله، با بهرهگیری از دو رویکرد کیفی و کمّی و در دو مرحله اصلی، ابتدا شایستگیها شناسایی شدند، سپس مدلسازی مفهومی شایستگی رهبران صنایع خلاق انجام شد. برای شناخت شایستگیها، از روش مطالعه نظاممند ادبیات موضوع استفاده شد. در ادامه، بهکمک روش پشتیبان اجماع گسسته، این شایستگیها غربال شدند. در انتها نیز به کمک مدلسازی ساختاری ـ تفسیری، مدل مفهومی شایستگیها به دست آمد.
یافتهها: در گام اول، برای شناخت شایستگیها و با روش مطالعه نظاممند ادبیات موضوع، 50 شایستگی شناسایی شد. در گام بعد و بهکمک روش پشتیبان اجماع گسسته، این شایستگیها غربال شده و به 38 معیار کاهش یافتند. در ادامه و با کمک مدلسازی ساختاری ـ تفسیری، مدلسازی مفهومی 16 شایستگی انجام شده است.
نتیجهگیری: مدل مفهومی شایستگی در 4 سطح طراحی شده است. به بیان دیگر، طبق این مدل، رهبران صنایع خلاق باید دارای چهار نوع شایستگی پایهای، رفتاری، فنی و تعالیبخش باشند.دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانمدیریت صنعتی2008-588512220200722The Design of a Multi-directional Network Chain Model Offering a Closed Loop in the Automotive Industry by Providing Energy and Time Efficiency Programsطراحی مدل چندهدفه شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته در صنعت خودرو با توجه به طرحهای بازده انرژی و زمان3193437917410.22059/imj.2020.304115.1007743FAسعیدامین پوردانشجوی دکتری، گروه مدیریت صنعتی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.0000-0001-5508-9602علیرضاایرج پوراستادیار، گروه مدیریت صنعتی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.0000-0001-7264-1817مهدییزدانیاستادیار، گروه مهندسی صنایع، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.علیمحتشمیدانشیار، گروه مدیریت صنعتی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.https://orcid.org/00Journal Article20200609<strong>Objective:</strong> Today, green supply chain managers in leading companies strive to offer green logistics and improve their environmental performance throughout the supply chain as a strategic weapon to gain a sustainable competitive advantage by creating profitability and satisfaction across the supply chain. Therefore, considering the purpose of the research, which is to design a multi-objective model of closed-loop supply chain networks in the automotive industry according to energy efficiency and time efficiency plans, we try to model the closed-loop supply chain in the automotive industry.
<strong>Methods:</strong> In this study, we use the MOPSO method to facilitate its implementation and its ability to provide good convergence, as well as to maintain a proper balance between exploitation and exploration, as well as the NSGA II genetic algorithm.
<strong>Results:</strong> In the study of the findings of the proposed algorithms, it found that the average error resulting from these algorithms is less than 0.04. The results also show that the proposed algorithms have the necessary efficiency in solving these problems.
<strong>Conclusion:</strong> We note the significant findings of our model as follows: (1) An efficient closed-loop network that shows the economic benefits of considering the value of time due to the recycling of worn-out products. (2) Has the ability to demonstrate the capacity to achieve maximum benefits in terms of cost value as well as environmental prospects.هدف: تعداد وسایل نقلیه در جهان، بهعلت پیشرفتهای تکنولوژی و کاهش قیمت، در حال افزایش است. این وسایل نقلیه، در دوره تولید و اتمام طول عمرشان، تبعات منفی زیادی دارند. این مسائل، نیاز به بازیافت و دفع وسایل نقلیه در سطح جهانی را افزایش داده است. از این رو، مدیریت بازیافت خودروها، هم بهعلت عوامل اقتصادی و هم آثار زیستمحیطی، اهمیت دارد. استراتژیهای صنعت خودرو را دولت تنظیم میکند. یکی از روشهای مناسب برای حل این مشکل، استفاده از زنجیره تأمین حلقه بسته است. در این پژوهش، مدل چندهدفه شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته در صنعت خودرو با توجه به طرحهای بازده انرژی و زمان طراحی شده است.
روش: در این پژوهش، از سه روش حل قطعی، روش بهینهسازی ازدحام ذرات و الگوریتم ژنتیک NSGA II استفاده شده است.
یافتهها: در بررسی یافتههای الگوریتمهای پیشنهادی، مشخص شد که میانگین خطای حاصل از این الگوریتمها کمتر از 04/0 است. بر اساس نتایج، الگوریتمهای پیشنهادی برای حل این مسائل از کارایی لازم برخوردارند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که شبکه حلقه بسته، در طول زمان و با توجه به بازیافت محصول فرسوده، از لحاظ اقتصادی کارآمد است. افزون بر این، برای دستیابی به حداکثر مزایا، از نظر ارزش هزینه و چشمانداز محیطی، به اندازه کافی ظرفیت دارد.دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانمدیریت صنعتی2008-588512220200722Identify the Major Factors Affecting the Success of Open Innovation in the Digital Knowledge-based Business Ecosystemشناسایی عوامل کلان مؤثر بر موفقیت نوآوری باز در اکوسیستم کسبوکارهای دانشبنیان دیجیتال3443727917510.22059/imj.2020.312769.1007796FAعرفانحاجی آخوندیدانشجوی دکتری، گروه مدیریت تکنولوژی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.0000-0003-3735-2993غلامرضاهاشم زاده خوراسگانیدانشیار، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.0000-0002-1129-5858علیرضابوشهریاستادیار، گروه مدیریت فناوری، دانشکده مدیریت، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران.Journal Article20201110<strong>Objective:</strong> This study aims to identify the major factors that affect the success of open innovation in the digital business ecosystem. <br /><strong>Methods:</strong> After initial identification of the factors influencing the background, a survey was conducted in the digital business ecosystem using a sample of 70 experts. The research community includes all organizational experts and experts active in digital knowledge-based businesses. In this study, exploratory factor analysis has been used to measure divergent validity and the accuracy and significance of the relationships between these variables and confirmation of the measurement and structural model by confirmatory factor analysis or structural equations based on PLS and SPSS and Smart PLS software have been investigated. <br /><strong>Results:</strong> The exogenous structures of the model together account for 62% of the variance of the structure of open innovation success, and the structures of the regulatory and regulatory environment, financial support and intermediary institutions have the most relevance and importance in the success of open innovation, respectively. Also, the value of Q<sup>2</sup> index of the model is equal to 0.392, which indicates that the proposed model has a good predictive fit. <br /><strong>Conclusion:</strong> It is suggested that governments and policymakers implement strategies such as encouraging venture capital and crowd funding, tax incentives, establishing an efficient legal system for the protection of intellectual property, establishing open innovation platforms and technology hubs, and other research findings. In this way, a suitable ecosystem for the implementation of open innovation strategies in digital businesses is formed.هدف: شناسایی عوامل کلانی که بر موفقیت نوآوری باز در اکوسیستم کسبوکارهای دیجیتال مؤثرند، هدف این پژوهش است.<br /> روش: بعد از شناسایی اولیه عوامل مؤثر از پیشینه، با استفاده از نمونه هفتاد نفری از صاحبنظران، پیمایشی در اکوسیستم کسبوکار دیجیتال انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه خبرگان سازمانی و کارشناسان فعال در کسبوکارهای دانشبنیان دیجیتال است. در این پژوهش، برای سنجش روایی واگرا، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. صحت و معناداری روابط میان این متغیرها و تأیید مدل اندازهگیری و ساختاری، بهکمک تحلیل عاملی تأییدی یا معادلات ساختاری مبتنی بر PLS و با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Smart PLS بررسی شده است.<br /> یافتهها: سازههای برونزای مدل، روی هم 62 درصد از واریانس سازه موفقیت در نوآوری باز را شرح میدهد و بهترتیب سازههای محیط مقرراتی و نظارتی، پشتیبانی مالی و نهادهای واسطه در موفقیت نوآوری باز، بیشترین ارتباط و اهمیت را دارند. همچنین مقدار شاخص <sup>2</sup>Q مدل برابر با 392/0 است که نشان میدهد مدل پیشنهادی، تناسب پیشبینی مناسبی دارد.<br /> نتیجهگیری: پیشنهاد میشود که دولت و سیاستگذاران، راهکارهایی همچون تشویق سرمایهگذاری خطرپذیر و تأمین مالی جمعی، مشوقهای مالیاتی، ایجاد نظام حقوقی کارا برای حفاظت از داراییهای فکری، ایجاد پلتفرمهای نوآوری باز و قطبهای فناوری را در دستور کار قرار دهند تا اکوسیستم مناسبی برای اجرای راهکارهای نوآوری باز در کسبوکارهای دیجیتال شکل گیرد.<br />