دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
مدیریت صنعتی
2008-5885
2423-5369
7
4
2015
12
22
شناسایی و رتبهبندی شاخصهای کلیدی مؤثر بر نگهداری و تعمیرات چابک با استفاده از رویکرد دلفی فازی و دیمتل فازی (مطالعۀ موردی: صنعت خودروسازی ایران)
641
672
FA
رضا
آقایی
کارشناس ارشد مدیریت اجرائی، سازمان مدیریت صنعتی، تهران، ایران
reza.aghaee.imi@gmail.com
اصغر
آقایی
استادیار دانشگاه علوم انتظامی، تهران، ایران
asgharaghaee.prof@gmail.com
رامین
محمد حسینی ناجی زاده
استادیار سازمان مدیریت صنعتی، تهران، ایران
|ramin.najizade@yahoo.com
10.22059/imj.2015.57420
یکی از مهمترین رویکردهای نوین نگهداری و تعمیرات، نگهداری و تعمیرات چابک است. چابکی یکی از مفاهیم اساسی و تأثیرگذار بر افزایش کارایی و اثربخشی عملیاتی هر سازمانی محسوب میشود. براساس رویکرد نگهداری و تعمیرات چابک، سازمانها قابلیتهای چابکی از جمله انعطافپذیری، حرکت سریع و چالاک و... را با مفاهیم نت تلفیق میکنند و میکوشند تا آمادهبهکاری صددرصدی تجهیزات را فراهم کنند. این تحقیق بر آن است تا با بررسی ادبیات مربوط به نگهداری و تعمیرات چابک، شاخصهای کلیدی و اثربخش نت چابک در صنعت خودروسازی ایران را با استفاده از روش دلفی فازی شناسایی کند و با استفاده از تکنیک دیمتل فازی، رتبهبندی تأثیر شاخصها را تعیین کند. نتایج تحقیق بیان میکند شاخصهای کلیدی مؤثر بر نت چابک عبارتاند از: تصمیمگیری سریع، هماهنگی و همکاری، قابلیتها و زیرساختهای فناوری اطلاعات، به اشتراکگذاری فعال اطلاعات با شرکا، کمیت و کیفیت خدمت، بهرهگیری از فناوری مناسب، برنامهریزی صحیح فعالیتها، برنامهریزی تأمین تقاضا، نت خودکنترلی، تعهد مدیران عالی، سبک مدیریت مشارکتی، سازمان مجازی. تصمیمگیری سریع تأثیرگذارترین و به اشتراکگذاری فعال اطلاعات با شرکا، تأثیرپذیرترین شاخصها هستند.
چابکی,دلفی فازی,دیمتل فازی,نگهداری و تعمیرات
https://imj.ut.ac.ir/article_57420.html
https://imj.ut.ac.ir/article_57420_42974b0cd8377d35268cbccb05f7b76d.pdf
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
مدیریت صنعتی
2008-5885
2423-5369
7
4
2015
12
22
رویکرد ترکیبی FLinPreRa-FQFD برای اولویتبندی ویژگیها و توانمندسازهای ناب-چابکی در صنایع غذایی و آشامیدنی استان قزوین
673
696
FA
نیما
اسفندیاری
کارشناس ارشد مدیریت صنعتی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
r.esfandiari.111@gmail.com
محمود
مرادی
دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
mahmoudmoradi@gmail.com
محمدعلی
ولی پور
استادیار گروه مدیریت، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
mohammadali_valipour@yahoo.com
10.22059/imj.2015.57421
هدف این پژوهش، اولویتبندی توانمندسازهای ناب- چابکی در صنایع غذایی و آشامیدنی استان قزوین با روش ترکیبی FLinPreRa-FQFD است، بهطوریکه امکان ارزیابی مستقیم تأثیر توانمندسازهای ناب- چابکی بر ویژگیهای آن فراهم شود و با تعداد زوج مقایسة کمتر و حفظ سازگاری در اولویتبندی، به بهبود در تصمیمگیری منجر شود. در این پژوهش، بعد از مطالعة مبانی نظری و پیشینة موضوع ناب- چابکی، ویژگیها و توانمندسازهای آن تعیین شدند و چارچوبی برای اولویتبندی این شاخصها و همچنین مزایای رقابتی عمدة موجود در ادبیات پژوهش، طراحی شد. 38 شرکت از صنایع غذایی و آشامیدنی در استان قزوین، مبنای پژوهش قرار گرفتند. یافتههای پژوهش بیانگر این است که مزیت رقابتی «هزینه» مهمترین مزیت رقابتی در این صنعت است. ویژگی «حساسیت به بازار و مشتری» در صنایع غذایی و آشامیدنی با نظر خبرگان این صنعت، از مهمترین ویژگیها شناخته شد. همچنین، در میان توانمندسازها، توانمندساز «معرفی سریع محصولات جدید و کاهش زمان چرخة تولید» بالاترین وزن و اولویت را بهدست آورد.
تعمیم عملکرد کیفیت فازیQFD)),روابط ترجیحی کلامی فازی (FLinPreRa),ناب- چابکی
https://imj.ut.ac.ir/article_57421.html
https://imj.ut.ac.ir/article_57421_a056377399fcc049c9ae0b0e1afa40e5.pdf
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
مدیریت صنعتی
2008-5885
2423-5369
7
4
2015
12
22
تعیین هزینۀ هدف و ارزیابی کارکردهای محصول: رویکرد تلفیقی هزینهیابی هدف، تعمیم کارکردهای کیفیت و مدل کانوی فازی
697
720
FA
رضا
اسماعیل پور
دانشیار گروه مدیریت دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
esmaeilpour@guilan.ac.ir
محمدحسن
قلیزاده
دانشیار گروه مدیریت دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
gholizadeh@guilan.ac.ir
ابوالقاسم
زارعی دودجی
کارشناس ارشد مدیریت صنعتی دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
ghasem.zd@gmail.com
10.22059/imj.2015.57422
در بازار رقابتی امروز، بنگاهی پیروز است که با تکیه بر نیازهای مشتریان و توانمندی کارکنان خود، محصول و خدماتی را ارائه دهد که علاوهبر کاهش هزینه و قیمت، ارزش بالایی نزد مصرفکننده داشته باشد. برای رسیدن به این اهداف، باید سیستمهای مدیریت هزینه و مدیریت کیفیت محصول بهصورت همزمان بهکار گرفته شوند که هزینهیابی هدف از ابزار راهبردی مدیریت هزینه برای برنامهریزی سود و کاهش هزینه است. هدف این پژوهش ارائة چارچوبی بهمنظور تعیین هزینة هدف، ارزیابی و اولویتبندی کارکردهای محصول با توجه به اهمیت کیفیت محصول از نظر مشتریان است. با استفاده از رویکرد تعمیم کارکردهای کیفیت در هزینهیابی هدف و تلفیق آن با مدل کانوی فازی، میتوان هزینهها را کاهش داد و بیشترین رضایت مشتری را فراهم آورد. مدل پژوهش بهصورت موردی یکی از محصولات شرکت پارسخزر را بررسی کرد و درنهایت کارکردهای محصول بهمنظور برنامههای بهبود و کاهش هزینه، اولویتبندی و ارائه شد.
ارزیابی کارکردهای محصول,تعمیم کارکردهای کیفیت,مدل کانوی فازی,هزینهیابی هدف
https://imj.ut.ac.ir/article_57422.html
https://imj.ut.ac.ir/article_57422_3ad10d0fb38db2e7dcd73d549c00490b.pdf
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
مدیریت صنعتی
2008-5885
2423-5369
7
4
2015
12
22
ارزیابی عملکرد نوآورانۀ شرکتهای دانشبنیان با استفاده از تحلیل پوششی دادههای شبکهای-رویکرد تئوری بازی
721
742
FA
سید مصطفی
رضوی
دانشیار گروه مدیریت صنعتی دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران
mrazavi@ut.ac.ir
سلطانعلی
شهریاری
استادیار مدیریت کسب و کار، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
sa_shahriari@yahoo.com
محمود
احمدپور داریانی
دانشیار، دانشکدۀ کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
ahmadpord@gmail.com
10.22059/imj.2015.57423
<strong> </strong>ارزیابی عملکرد و اندازهگیری کارایی شرکتهای تولیدکنندۀ نرمافزار بهعنوان مجموعهای از شرکتهای دانشبنیان و مقایسۀ آنها با توجه به نامشخص بودن فرایندهای درونی و مراحل مشترک بین آنها و نادیده انگاشتن این فرایندها بهوسیلۀ مدلهای مرسوم تحلیل پوششی دادهها و نیز چگونگی در نظر گرفتن این فرایندها در محاسبۀ کارایی از مسائلی هستند که این مقاله در پی بررسی آنهاست. هدف تعیین مراحل و فرایندهای درونی مشترک اجرای فعالیتهای نوآورانه در این شرکتها و سنجش کارایی مراحل و کارایی کل هر شرکت در یک دورۀ چهارساله است. از بررسی ادبیات و مصاحبه با خبرگان مشخص شد که همۀ شرکتها دارای دو مرحلۀ متوالی تولید دانش و بهرهبرداری از آن هستند. برای تعیین کارایی کل و مراحل، از تحلیل پوششی دادههای شبکهای-رویکرد نظریۀ بازی استفاده شده است. مدلسازی با روش رهبر- پیرو (بازی استاکلبرگ) انجام گرفت. پس از حل نتایج نشان میدهد کاراییکل همۀ شرکتها کمتر از یک است و در مرحلۀ اول فقط دو شرکت از سیوهشت شرکت بررسیشده و در مرحلۀ دوم فقط سه شرکت کاملاً کارا هستند.
بازی استاکلبرگ,تحلیل پوششی دادههای شبکهای,کارایی کل,کارایی مراحل,نظریۀ بازی
https://imj.ut.ac.ir/article_57423.html
https://imj.ut.ac.ir/article_57423_c30a953d7c96089dcfe563353a5d3d96.pdf
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
مدیریت صنعتی
2008-5885
2423-5369
7
4
2015
12
22
توسعۀ مدل مکانیابی فراملیتی با استفاده از ترکیب روشهای تصمیمگیری چندمعیاره و مدلهای پوششی مکانیابی در شرایط عدم اطمینان
743
766
FA
فهیمه
روحی
کارشناس ارشد مهندسی صنایع، دانشکدة صنایع، دانشگاه علموصنعت، تهران، ایران
rouhi@ifcenter.ir
سید بابک
ابراهیمی
استادیار مهندسی صنایع، دانشکدة صنایع، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، تهران، ایران
b_ebrahimi@kntu.ac.ir
حمید
کتابیان
کارشناس ارشد مهندسی صنایع، دانشکدة صنایع، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، تهران، ایران
ketabianh@hotmail.com
10.22059/imj.2015.57424
تصمیمهای مختلف شرکتهایی که در محیط پویای بینالملل درحال فعالیتاند (مانند تصمیمهای مربوط به مکانیابی این شرکتها) در معرض عدم فراوانی قرار دارد. در این پژوهش، به مسئلة استقرار تسهیلات کارخانهای در سطح فراملیتی در شرایط نبود <strong></strong>اطمینان پرداخته میشود و مدلی یکپارچه برای برنامهریزی راهبردی و عملیاتی مکانیابی یک شرکت با این شرایط ارائه میشود. مدل ارائهشده در سطح راهبردی با توجه به شاخصهای اقتصاد بینالملل، ارزش کشورهای بالقوه را برای استقرار تسهیلات تعیین میکند. سه هدف اصلی مورد نظر عبارتاند از: پیداکردن کمترین تعداد واحدهای تسهیلاتی، استقرار آنها در بهترین نقاط بالقوه (کشورها) و کمینهکردن هزینههای حملونقل در تخصیص واحدهای تسهیلاتی به کشورهای متقاضی با واردکردن پارامترهای غیرقطعی در توابع هدف و محدودیتهای مدل. برای تشریح بیشتر کاربرد این رویکرد، یک مسئلة مکانیابی برای یک شرکت بینالمللی فعال در صنعت داروسازی اروپا تشریح شده است.
تصمیمگیری چندمعیاره,تکنیک پوشش مکانیابی,شرایط نبود اطمینان,مکانیابی بینالملل
https://imj.ut.ac.ir/article_57424.html
https://imj.ut.ac.ir/article_57424_7b4bc908a58c9085959fda82e4e8c546.pdf
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
مدیریت صنعتی
2008-5885
2423-5369
7
4
2015
12
22
ارائۀ مدل مفهومی برای انتخاب تأمینکنندگان پایدار (مطالعۀ موردی: شرکت سایپا)
767
784
FA
عبدالحمید
صفائی قادیکلائی
0009-0009-1955-9254
دانشیار گروه مدیریت صنعتی دانشکدة علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
ab.safaei@umz.ac.ir
مهرداد
مدهوشی
استاد گروه مدیریت صنعتی دانشکدة علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
mmadhoshi@yahoo.com
احمد
جمالیان
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی دانشکدة علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
jamalian.ahmad11@gmail.com
10.22059/imj.2015.57425
انتخاب تأمینکنندگان پایدار در بلندمدت، به ایجاد مزیت رقابتی در کل زنجیرة تأمین میانجامد. هدف این پژوهش ارائة مدلی برای انتخاب تأمینکنندگان پایدار در زنجیرة تأمین سایپا بوده است. برای این کار پس از بررسی ادبیات نظری پژوهش، 58 شاخص برای ارزیابی تأمینکنندة پایدار شناسایی شد که پس از بررسی خبرگان زنجیرة تأمین در صنعت خودرو، فقط 17 شاخص مناسب تشخیص داده شد. سپس پرسشنامهای بین کارشناسان موجود در زنجیرة تأمین شرکت سایپا توزیع شد و براساس 191 پرسشنامة بهدستآمده مدل مفهومی انتخاب تأمینکنندة پایدار با روش تحلیل عاملی- تأییدی برآورد شد و شاخصهای پایداری در سه گروه اقتصادی، رفاه اجتماعی و زیستمحیطی عاملبندی شدند. طبق نتایج کسبشدة این مدل تحقیقاتی، مشخص شد انتخاب تأمینکنندگان پایدار بهترتیب اولویت به ابعاد «رفاه اجتماعی»، «اقتصادی» و «زیستمحیطی» بستگی دارد و اولویت هریک از زیرشاخصها نیز در تبیین انتخاب تأمینکنندگان پایدار مشخص شد.
انتخاب تأمینکنندگان پایدار,تحلیل عاملی,شرکت سایپا,مدلسازی معادلات ساختاری
https://imj.ut.ac.ir/article_57425.html
https://imj.ut.ac.ir/article_57425_3dcf691de21b1740aec8e2a220d95760.pdf
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
مدیریت صنعتی
2008-5885
2423-5369
7
4
2015
12
22
اثر برنامههای گردش شغلی سلولی بر عملکرد سلول ناب
785
812
FA
اشکان
عیوق
0000-0001-7706-2101
استادیار مدیریت تولید و عملیات، مرکز مطالعات مدیریت ایران، تهران، ایران
a_ayough@sbu.ac.ir
مصطفی
زندیه
0000-0003-1209-9514
دانشیار دانشکدة مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
m_zandieh@sbu.ac.ir
10.22059/imj.2015.57426
گردش شغلی، عملیات استاندارد سلولهای ناب شناخته میشود. با اینحال، گردش شغلی بهعنوان تشریحکنندة عملکرد سلول ناب در پژوهشها بررسی نشده است. فاصلة (تواتر) گردش شغلی از طریق اثرگذاری بر نحوة تخصیص وظایف به افراد، بر عملکرد سلول در خلال چند دورة گردش شغلی تأثیر میگذارد. در این پژوهش، عملکرد سلول ناب از طریق عامل فاصلة گردش شغلی و بههمراه عوامل مرتبط با سلول (شامل اندازة سلول، نوع وظایف سلول و زمان تکت) تشریح شده است که نوآوری اصلی تحقیق نیز بهشمار میآید. پس از مدلسازی ریاضی و تحلیل آن، آزمایشهای مناسب با استفاده از طراحی آزمایشهای تاگوچی اجرا شد و دادهها در قالب جوابهای نزدیک به بهینه برای اهداف عملکردی سلول بهدست آمد. سپس با تحلیل واریانس یک و چندمتغیره، اثر عوامل آزمون شد. نتایج تحقیق اثر عامل فاصلة گردش شغلی و روابط متقابل پیچیده میان آن و دیگر عوامل را تأیید کرد و الگوهایی را در زمینة رفتار معیارهای عملکرد سلولی تعیین کرد.
برنامة گردش شغلی,تحلیل واریانس چندمتغیره,سلول ناب,طراحی آزمایشهای تاگوچی,عملکرد سلول ناب
https://imj.ut.ac.ir/article_57426.html
https://imj.ut.ac.ir/article_57426_1365c04a27edff0b2646e4615aa7a7b2.pdf
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
مدیریت صنعتی
2008-5885
2423-5369
7
4
2015
12
22
تحلیل ابعاد رویکرد مدیریت زنجیرۀ تامین لارج در صنعت سیمان از طریق تلفیق تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره
813
836
FA
رحیم
قاسمیه
استادیار گروه مدیریت صنعتی دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران
r.ghasemiyeh@scu.ac.ir
غلامرضا
جمالی
0000-0002-2994-9143
استادیار گروه مدیریت صنعتی دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران
gjamali@pgu.ac.ir
الهام
کریمی اصل
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران
elh.karimiasl@gmail.com
10.22059/imj.2015.57427
در این پژوهش سعی شده است با مطرحکردن رویکرد مدیریت زنجیرة تأمین لارج بهعنوان روشی تقریباً جامع، به راهبردهای ناب، چابک، تابآوری و سبز در صنعت سیمان بهطورهمزمان توجه شود. درنتیجه، با بهکارگیری روش پیمایشی و دریافت نظرهای 21 متخصص در صنعت سیمان، هریک از ابعاد رویکرد لارج با استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره شامل روشهای سوارا و ویکور، وزندهی و اولویتبندی شد. سپس نتایج با روشکوپراس- خاکستری مقایسه شد. طبق نتایج نهایی هر دو روش، راهبردهای تابآوری، سبز، ناب و چابک بهترتیب اولویت اول تا چهارم را در صنعت سیمان داشتند؛ بهعبارت دیگر، تمرکز بر ایجاد وضعیتی متعادل و انطباق با شرایط محیطی و همچنین تغییر در طراحی فرایندها و محصولات بهسوی فرایندهای دوستدار محیطزیست اولویتهای اول و دوم معرفی شدهاند. انطباق با شرایط و لزوم تدوین استانداردهای سبز در زنجیرة تأمین صنعت سیمان از جمله راهکارهای پیشنهادی پژوهش هستند. این پژوهش با تمرکز بر تمام ابعاد زنجیرة تأمین لارج به بسط مفاهیم نظری آن کمک مؤثری کرده است.
سوار آ,کوپراس- خاکستری,مدیریت زنجیرة تأمین لارج,ویکور
https://imj.ut.ac.ir/article_57427.html
https://imj.ut.ac.ir/article_57427_18470919085a6e437a48580b8d12e200.pdf
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
مدیریت صنعتی
2008-5885
2423-5369
7
4
2015
12
22
مدل عصبی-فازی پشتیبان تصمیم فازهای اولیۀ پروژههای صنعت نفت
837
860
FA
محمود
گلابچی
0000-0002-1911-8581
استاد گروه مدیریت پروژه و ساخت دانشکدة معماری، دانشگاه تهران، تهران، ایران
golabchi@ut.ac.ir
امیر
فرجی
دانشجوی دکتری مدیریت پروژه و ساخت دانشکدة معماری، دانشگاه تهران، تهران، ایران
amirfaraji@ut.ac.ir
10.22059/imj.2015.57428
طی برنامهریزیهای پیش از آغاز پروژه بهعنوان یک مرحلة مهم، تصمیمهای اساسی اتخاذ میشوند که مسیر حرکت پروژه را در جهت موفقیت یا شکست ترسیم میکنند. این مرحله بهویژه در مگاپروژههای نفت، گاز و پتروشیمی که به حجم عظیمی از منابع نیاز دارند، اهمیتی مضاعف مییابد. عدمقطعیت در فازهای اولیة پروژه زیاد است و باید با حداقل اطلاعات از آینده، عمدهترین تصمیمگیریها صورت گیرند. در این پژوهش، مدل پیشبینی عملکرد برای پروژههای صنعت نفت براساس سیستمهای عصبی- فازی پیشنهاد شده است که بر پایة توابع پیشرفت استوار است که به مدلهای منحنی S معروفاند. در این پژوهش، انواع توابع منحنیهای پیشرفت پروژه مطالعه و پرکاربردترین آنها شناسایی شدند. درادامه، از طریق مطالعات کتابخانهای و پرسشنامة بسته، شش معیار عملکردی در قالب دو دسته و 25 متغیر شکلدهندة مدل در قالب دو بخش اصلی و چهار خوشه شناسایی شده است. درنهایت، مدل پیشبینی عملکرد با استفاده از سیستم انطباقی عصبی- فازی استنتاجی توسعه یافته است که ارزیابی نتایج آن بیانگر دقت مناسب مدل در انجام پیشبینیهاست.
پروژههای صنعت نفت,پیشبینی,تصمیمهای راهبردی,مدل عصبی- فازی,منحنی S پروژه
https://imj.ut.ac.ir/article_57428.html
https://imj.ut.ac.ir/article_57428_876f8e282a2a0e7bc68795bd1e466f2b.pdf
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
مدیریت صنعتی
2008-5885
2423-5369
7
4
2015
12
22
ارزیابی سهم فناوری در ایجاد ارزشافزودۀ بخش صنعت (مطالعۀ موردی: زنجیرۀ ارزش صنایع شیمیایی استان فارس)
861
879
FA
علی
محمدی
دانشیار بخش مدیریت دانشکدة اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
amohamadi11@gmail.com
داریوش
مولا
استاد بخش مهندسی شیمی دانشکدة مهندسی شیمی، نفت و گاز، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
dmowla@gmail.com
عباس
عباسی
استادیار بخش مدیریت دانشکدة اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
a_abbasiir@yahoo.com
کاظم
عسکری فر
دانشجوی دکتری مدیریت سیستم دانشکدة اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
askarifar_km@yahoo.com
10.22059/imj.2015.57429
این مطالعه با هدف سنجش سهم فناوری در زنجیرة ارزش صنایع شیمیایی و تأثیر آن بر ارزشافزودة این زنجیره انجام گرفته است. شبکة ارزش صنایع شیمیایی استان شامل 581 واحد تولیدی فعال است که در پنج مرحله و 21 گروه تولیدی ترسیم شد و دادهها با استفاده از 141 پرسشنامه به روش گلولهبرفی گردآوری شدند. سهم فناوری و ارزشافزوده در هر مرحله و گروه براساس مدل فرناندز تعیین و سهم فناوری در ایجاد ارزشافزودة هر گروه تعیین شد. همبستگی مثبت و معنادار ارزشافزوده با سهم فناوری نشان میدهد کاهش سهم فناوری ممکن است علاوهبر افزایش سهم نامطلوب سرمایه، بر ارزشافزودة اقتصادی هم از جنبة سود عملیاتی و هم از نظر افزایش هزینههای سرمایه تأثیر بگذارد و درنهایت به کاهش ارزشافزوده در سطح خرد و کلان زنجیره منجر شود. همچنین، یافتهها نشان میدهد سهم فناوری بر ارزشافزودة صنایع واسطه، پتروشیمی، پوشش، عایق و شوینده بیشترین اثر را دارد و سهم نسبی پایین فناوری این واحدها، سرمایهگذاری در توسعه و نوسازی فناوری آنها عاملی مؤثر بر توسعة زنجیره است.
ارزشافزودة اقتصادی,زنجیرة ارزش,سهم فناوری,سهم نیروی کار,صنایع شیمیایی
https://imj.ut.ac.ir/article_57429.html
https://imj.ut.ac.ir/article_57429_d95b9dcf8029cfa77d8976944dd054cf.pdf