ORIGINAL_ARTICLE
شبیهسازی فازی در شرایط عدماطمینان
این نوشتار، ترکیب نظریه مجموعههای فازی با شبیهسازی گسسته ـ پیشامد را مطرح کرده و آن را برای مدلسازیِ مدتزمان نامطمئنِ فعالیت در شبیهسازی یک سیستم واقعی، بهکار میگیرد. هدف این مقاله، ارزیابی سودمندی شبیهسازی فازی برای مدلسازیِ مدتزمان نامطمئن فعالیت است؛ بهویژه زمانیکه داده نمونهای موجود نبوده یا دادههای موجود کافی نباشند. در این پژوهش، برای توصیف مدتزمان نامطمئن فعالیتها از اعداد فازی استفاده شده که بیانگر ابهام، عدم دقت و ذهنیتگرایی در تخمین آنهاست. ابتدا یک مدل شبیهسازی برمبنای رویکرد کلاسیک (مبتنی بر توابع توزیع احتمال) طراحی شده و سپس با استفاده از مدتزمانهای تخمینی خبرگان، بهصورت مدل فازی درمیآید. چند مدل شبیهسازی نیز برمبنای تعدادی از توابع توزیع احتمال رایج، طراحی شده و نتایج آنها با نتیجه مدل شبیهسازی فازی مقایسه میشود. نتایج نشان میدهد که اول خروجیهای شبیهسازی فازی، تنها با یک مرتبه اجرای شبیهسازی گسسته ـ پیشامد فازی قابل حصول است و دوم اینکه بازه خروجیهای شبیهسازی فازی، نتایج حاصل از چندین مرتبه اجرای مدلهای مبتنی بر توابع توزیع احتمال را در بردارد. بنابراین، شبیهسازی فازی، رویکرد پذیرفتنی برای نمایش سیستم واقعی بهشمار میآید؛ بهویژه در شرایط عدماطمینان که داده نمونهای وجود نداشته یا دادههای موجود ناکافی و غیرقابل اتکا هستند.
https://imj.ut.ac.ir/article_35437_a76fdc1222c3c19eba7adea40d1eb470.pdf
2012-09-22
1
20
10.22059/imj.2012.35437
شبیهسازی گسسته ـ پیشامد فازی
مدل شبیهسازی
اعداد فازی
عدماطمینان
مدتزمان فعالیت
عادل
آذر
azar@modares.ac.ir
1
استاد دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
AUTHOR
سمانه
سقالرزاده
2
کارشناس ارشد مدیریت صنعتی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
علی
رجبزاده
3
استادیار دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل اهمیت ـ عملکرد شاخص¬های مدیریت روابط زنجیرۀ تأمین در شرکت¬های کوچک و متوسط صنعت قطعهسازی خودرو
هدف این نوشتار، بهبود روابط زنجیرۀ تأمین در شرکتهای کوچک و متوسط صنعت قطعهسازی خودرو کشور است. رویکرد مورد استفاده، تحلیل اهمیت ـ عملکرد و شیوه گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. پس از مطالعه پیشینه پژوهش، سیزده عامل مهم در روابط زنجیرۀ تأمین شرکتهای مورد مطالعه، شناساییشده که همگی به تأیید خبرگان رسیدهاند. سپس با توجه به پیشینه پژوهش، برای هر عامل شاخصهای مناسب تعیین شده است. در ادامه، پرسشنامهای در اختیار 175 شرکت کوچک و متوسط فعال در صنعت قطعهسازی خودرو قرار گرفته و با روش تحلیل عاملی تأییدی، میزان اهمیت هر عامل اندازهگیری شده است. برای تحلیل عملکرد شرکتها نیز از آزمون یک جامعه میانگین تی. استفاده شده است. سرانجام، شاخصهای روابط زنجیرۀ تأمین در ماتریس اهمیت ـ عملکرد، دستهبندی شده و پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت شرکتهای ارائه شده است.
https://imj.ut.ac.ir/article_35438_299f2d9abb8e93672e9f8fa528716af0.pdf
2012-09-22
21
42
10.22059/imj.2012.35438
روابط زنجیرۀ تأمین
صنعت قطعهسازی خودرو
شرکت¬های کوچک و متوسط
تحلیل عاملی تأییدی
تحلیل اهمیت- عملکرد
لعیا
الفت
olfat90@gmail.com
1
دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
AUTHOR
مسعود
براتی
barati_masoud@yahoo.com
2
دانشجوی دکترای دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
توسعه مدلی برای برنامهریزی تکنولوژی در سطح صنعت
پیچیدگیهای ساختاری و محیطی و همچنین فشارهای رقابتی، باعث شده تا تعیین اولویتهای توسعه تکنولوژی یک صنعت برای سیاستگذاران، مدیران و برنامهریزان آن، از اهمیت خاصی برخوردار شود. با وجود ضرورت این مهم که مورد تأکید محققان نیز قرار دارد، فرایندی وجود ندارد که با توجه به اقتضائات خاص سطح صنعت، به برنامهریزی تکنولوژی بپردازد. این شکاف تئوریک، باعثشده تا مطالعات دانشگاهی و صنعتی برای تدوین راهبرد تکنولوژی یک صنعت با توسعه مدلهای برنامهریزی تکنولوژی بنگاه یا با تغییر در مدلهای سیاستگذاری تکنولوژی سطح کلان، به شناسایی و انتخاب تکنولوژیهای کلیدی یک صنعت بپردازند که هر دو این رویکردها از ضعفها و نقایصی برخوردارند. در این مقاله با رویکردی کیفی و با استفاده از روش نظریه برخاسته از دادهها، مدلی سه سطحی برای برنامهریزی تکنولوژی در سطح صنعت ارائه شده است که در سطح مرجع، خطوط کلان توسعه تکنولوژی انتخاب میشود و در سطح میانی، مدل سبد حوزههای تکنولوژی که پاسخ مناسب به نیازمندیهای کلیدی سیستم میدهند، تعیین میشود. در سطح خرد مدل نیز گزینههای تکنولوژی که پتانسیل لازم برای دستیابی به اهداف عملکردی مورد نیاز را دارند، انتخاب میشوند. در ادامه مقاله و پس از تحلیل مدل توسعه یافته، پیشنهادهایی برای پژوهشهای بعدی ارائه شده است.
https://imj.ut.ac.ir/article_35439_249724fd53b148e11aa2f58d060ea2ee.pdf
2012-09-22
43
68
10.22059/imj.2012.35439
برنامهریزی تکنولوژی
سطح صنعت
سطوح تصمیمگیری سهگانه
نظریه برخاسته از دادهها
سید مصطفی
رضوی
1
دانشیار دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
محمدرضا
آراستی
2
دانشیار دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه شریف، تهران، ایران
AUTHOR
احمد
جعفرنژاد
jafarnejad@initor.com
3
استاد دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
نیما
مختارزاده
n.mokhtarzadeh@gmail.com
4
استادیار دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیین الگوی ارزیابی عملکرد در طی زمان با تحلیل پنجره¬ای
تحلیل پنجرهای، روش شناختهشدهای برای ارزیابی عملکرد در طول دورههای زمانی بر مبنای تحلیل پوششی دادهها است. در کاربرد تحلیل پنجره، فرض میشود که مرزهای کارا در طول دورههای مورد بررسی تغییر نکردهاند. بر خلاف تحلیل پنجره، شاخص مالمکوئیست تلاش میکند تفاوت مرزهای کارا را شناسایی و تفکیک کند. اما منظور از تفاوت مرزها از دیدگاه تحلیل پنجره، تغییرات کلی آنهاست که با روشهای آماری قابل مطالعه است؛ در حالیکه از دیدگاه مالمکوئیست، منظور میزان افتراق در نقاط محدودی از مرزهاست که با روشهای ریاضی قابل تفکیک است. در این پژوهش با توجه به انطباق مجموعه امکان تولید در دو نوع شاخص مالمکوئیست با تحلیل پنجرهای با عرضهای برابر با 2 یا بیشتر، چارچوبی پیشنهاد میشود که کاربر را قادر میکند با تعیین طول مناسب پنجره، از نقض فرض اساسی آن اجتناب کند و با بهکارگیری نوع مناسب شاخص مالمکوئیست، تفاوتهای نقطهای در مرزها را در محاسبات عملکرد محاسبه کند.
https://imj.ut.ac.ir/article_35440_c07fa5d6c870bda0de381d5a2b7bb136.pdf
2012-09-22
69
86
10.22059/imj.2012.35440
تحلیل پوششی داده¬ها
انتقال مرز کارا
تحلیل پنجره
شاخص مالم کوئیست دوسالانه
شاخص مالم کوئیست جهانی
محمدرحیم
رمضانیان
1
دانشیارگروه مدیریت، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
AUTHOR
اکرم
اویسی عمران
2
کارشناس ارشد مدیریت صنعتی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
LEAD_AUTHOR
کیخسرو
یاکیده
yakideh@ymail.com
3
استادیار گروه مدیریت دانشگاه گیلان رشت، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارائه مدل هماهنگی شبکۀ تأمین خودروسازی با به¬کارگیری نگاشت علّی (مطالعه موردی: شبکۀ تأمین خودروسازی)
مفهوم هماهنگی در مدیریت زنجیره تأمین، از دیدگاه نقشآفرینان این زنجیره با همدیگر متفاوت است؛ بهطوری که این اختلافِ دیدگاه میان آنها، سبب ناهماهنگی بیشتر در کل زنجیره تأمین شده است. بنابراین با توجه به اهمیت این مقوله در عملکرد زنجیره تأمین، لزوم تبیین مفهوم هماهنگی در قالب مدلی علّی ضروری به نظر میرسد. در این پژوهش با بهکارگیری رویکرد نگاشتشناختی و استفاده از نرمافزار مرورگر تصمیم، به مدل کردن محتوای ذهنی خبرگان برگزیدهشده در صنعت خودروسازی کشور پرداخته شده است. سپس با بهرهگیری از نرمافزار یو.سی.ای.نت، همبستگی میان نقشههای خبرگان متفاوت، تحلیل شده و در صورت تأیید، نقشههای این خبرگان برای دستیابی به نقشه اجماعی صنعت خودروسازی کشور تلفیق شدهاند. در ادامه نقشههای تفاوت 60، 70 و 100 درصد توافق خبرگان، بههمراه تعیین میزان روابط میان آنها پرداخته شده است. در انتها آزمونهای حاصل از تحلیلهای بلوکی بر اعتبار این تقسیمبندیها صحه گذاشته است.
https://imj.ut.ac.ir/article_35441_1ff98706bc7384545090db24ef24d9ac.pdf
2012-09-22
87
112
10.22059/imj.2012.35441
هماهنگی زنجیره تأمین
شبکۀ تأمین خودروسازی
نگاشت شناختی
محمد رضا
صادقی مقدم
rezasadeghi@ut.ac.ir
1
استادیار دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
عوامل مؤثر بر بهرهوری صنعت تولید کانیهای غیر فلزی در طول برنامه سوم توسعه و تجزیه آنها
اگرچه موضوع بهرهوری از دیرباز مورد مطالعه قرار گرفته است، اما تنها در مطالعات اندکی بهرهوری به اجزای آن تجزیه گردیده و سهم هریک در میزان تغییرات آن بررسی شده است. بر این اساس، نوشتار پیش رو میکوشد تا این موضوع را در صنایع تولید کانی غیرفلزی، بهمنزله یکی از عمدهترین صنایع در سطح کدهای ISIC و با استفاده از دادههایی خُرد، بررسی کند. با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها و شاخص مالمکوئیست و وارد کردن خروجی این روشها به مدل دادههای ادغام شده (پنل دیتا) با تأکید بر نتایج بهدست آمده در سطح کدهای چهار رقمی، تغییرات فناوری در سه صنعت تولید سیمان و آهکوگچ، تولید محصولات ساختهشده از بتن، سیمان و گچ و تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی طبقهبندی نشده، دارای بالاترین تأثیر بر تغییرات بهرهوری بوده و کارایی مقیاس بالاترین تأثیر را در صنعت تولید آجر داشته است. کارایی مدیریتی نیز بالاترین تأثیر را در تغییرات بهرهوری صنعت بریدن، شکل دادن و تکمیل سنگ از خود نشان داده است. از دید سیاستگذاری، این نتایج مبین آن است که برای رشد بهرهوری صنعتی، راهکارهای یکسان، قابل اجرا نبوده و هر صنعت متناسب با ساختار اختصاصی به تغییرات متفاوتی برای این رشد نیازمند است.
https://imj.ut.ac.ir/article_35442_eee4b3a96db85e17939b574cb340e914.pdf
2012-09-22
113
134
10.22059/imj.2012.35442
بهرهوری
کارایی مدیریتی
کارایی مقیاس
تغییرات فناوری
صنایع تولیدی
محمدعلی
فیضپور
1
دکترای اقتصاد صنعتی از دانشگاه نیوکاسل، انگلستان
AUTHOR
سعید
نایب
2
دکترای اقتصاد از دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، ایران
AUTHOR
گلسا
صالحی فیروزآبادی
3
کارشناسی ارشد علوم اقتصادی، دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رتبهبندی و انتخاب توانمندسازندههای تولیدی برای رسیدن به تولید چابک بهکمک روشهای ای.ان.پی و دیماتیل
(مطالعه موردی: گروه بهمن موتور)
چابکی وسیله رقابتی برای همه سازمانها است که در محیط نامطمئن و درحال تغییر امروز مطرح است. بسیاری از شرکتها در محیط رقابتی کنونی، نیازمند برنامهریزی راهبردی برای رسیدن به چابکی هستند. در این برنامهریزی آنها میبایستی راهبردهایی را برای سرمایهگذاری روی قابلیتها و توانمندسازندههای چابکی شناسایی و تدوبن کنند. در واقع هر شرکتی برای رسیدن به چابکی، نیازمند داشتن میزان متفاوتی از قابلیتها و سرمایهگذاری روی توانمندسازندههایی برای رسیدن به این قابلیتها است. هدف اصلی این نوشتار، بهکارگیری روشهای تصمیمگیری چندمعیاره برای رتبهبندی و انتخاب توانمندسازندههای تولیدی برای ارتقای چابکی شرکتها است. برای این امر، پژوهش پیش رو از یک روش تصمیمگیری چندمعیاره با ترکیب روشهای ای.ان.پی و دیماتیل استفاده کرده است. طی فرایند اجرایی پژوهش، بعد از شناسایی قابلیتها و توانمندسازندههای چابکی در صنعت خودرو، به تعیین روابط شبکهای بین قابلیتها و سپس اولویتبندی توانمندسازندهها خواهیم پرداخت. توانمندسازندههای انتخابشده بر اساس مطالعات گستردهای است که محققان در پژوهشهای دیگر آن را توانمندسازندههای راهبردی شناسایی کردهاند. در پایان نیز برای تشریح بهتر روش پیشنهادی به یک مطالعه موردی نیز اشاره خواهد شد و پیشنهادهایی نیز در این مورد برای ارتقای سطح چابکی ارائه میشود.
https://imj.ut.ac.ir/article_35443_d597430ffc2c6f834e43e6f93f1d52c5.pdf
2012-09-22
135
152
10.22059/imj.2012.35443
تولید چابک
قابلیت های چابکی
توانمندسازنده های چابکی
ای.ان.پی
دیماتیل
مسعود
کسایی
massoudkass@yahoo.com
1
استادیار دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
AUTHOR
مجتبی
فرخ
m.farrokh@ut.ac.ir
2
کارشناس ارشد مدیریت صنعتی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
حمیدرضا
طلایی
3
کارشناس ارشد مدیریت صنعتی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیلی بر ریسکهای تأمینکنندگان در زنجیرۀ تأمین با رویکرد ترکیبی تحلیل رابطهای خاکستری و VIKOR فازی
با افزایش پیچیدگی، سطح عدم اطمینان و ریسک موجود در زنجیره تأمین نیز افزایش مییابد. از این رو مدیریت ریسک زنجیرۀ تأمین، یکی از موضوعاتی است که مورد توجه سازمانها قرار گرفته است. در این پژوهش بهدلیل اهمیت تأمینکنندگان در زنجیرۀ تأمین، موضوع مدیریت ریسک زنجیرۀ تأمین از این دیدگاه مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه از ترکیب تحلیل رابطهای خاکستری و VIKOR فازی، بهمنظور ایجاد مدل ارزیابی برای رتبهبندی عوامل مؤثر بر ریسک تأمینکننده استفاده شده است. نوآوری پژوهش در تلفیق روشهای دلفی فازی، تحلیل رابطهای خاکستری و VIKOR فازی در شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر ریسکهای وارده از سوی تأمینکنندگان است. این پژوهش برای نخستینبار در صنعت فولاد آلیاژی انجام شده است. برای این امر، عوامل مؤثر بر ریسکهای وارده از سوی تأمینکنندگان بر صنعت فولاد آلیاژی، با استفاده از روش دلفی فازی شناسایی و با استفاده از تلفیق دو رویکرد تحلیل رابطهای خاکستری و VIKOR فازی، رتبهبندی شدند. پس از تجزیه و تحلیل، "منبعیابی منفرد یا محدود" و "محدودیت ظرفیت تأمینکننده" مهمترین عوامل شناخته شدند. با شناسایی مهمترین عوامل مؤثر بر ریسک، راهبردهای لازم برای کاهش این عوامل ارائه شده است.
https://imj.ut.ac.ir/article_35444_5ceea519627578b185c559e04a6b5abe.pdf
2012-09-22
153
178
10.22059/imj.2012.35444
ریسک زنجیرۀ تأمین
ریسک تأمینکنندگان
دلفیفازی
تحلیلرابطهای خاکستری
VIKOR فازی
سید حبیباله
میرغفوری
1
دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده اقتصاد، مدیریت و حسابداری دانشگاه یزد، ایران
AUTHOR
علی
مروتی شریفآبادی
2
استادیار گروه مدیریت صنعتی دانشکده¬ اقتصاد، مدیریت و حسابداری، دانشگاه یزد، ایران
AUTHOR
فائزه
اسدیان اردکانی
3
کارشناس ارشد مدیریت صنعتی گرایش تولید، دانشکده¬ اقتصاد، مدیریت و حسابداری، دانشگاه یزد، ایران
AUTHOR